[ad_1]
در برخی موارد، همه ما با این سوال روبرو شده ایم: آیا زمان آن رسیده که شغل جدیدی را انتخاب کنیم؟ در این مقاله برای پاسخ به این سوال که چرا به دنبال شغل جدید هستید؟ سپس باید در مورد شغل و سازمان جدید تحقیق کنید. در نهایت با اطلاعات موجود تصمیم بگیرید.
استفانو بلازیو، مدیرعامل و یکی از بنیانگذاران Anthropos Inc.، در مقالهای نوشت: «طبق تجربهام، افراد زیادی را دیدهام که تمام تلاش خود را برای یافتن شغل جدید انجام میدهند، اما همانطور که پیشنهاد شغلی دریافت میکنند، تردید میکنند و تصمیم گیری در مورد آن برای آنها دشوار می شود. گاهی اوقات نمی دانند واقعاً چه می خواهند، گاهی اوقات کمی طول می کشد تا بفهمند هیچ شغلی بی نقص نیست. گاهی اوقات، آنها احساس ناامنی می کنند که فقط در حال ورود به چیزی جدید و هیجان انگیز هستند، که کمی ترسناک است. بنابراین، این یک چیز مثبت است; زیرا تغییر معمولا خوب است و اینکه بتوانید یک پیشنهاد شغلی از شرکت یا بخش دیگری دریافت کنید، صرف نظر از اینکه در نهایت چه تصمیمی می گیرید، همیشه نشانه خوبی است.
چرا به دنبال یک نقش جدید هستید؟
قبل از اینکه وارد جزئیات شویم، اجازه دهید یک قدم به عقب برگردیم و بفهمیم که چرا در وهله اول به تغییر شغل فکر می کنید. از خود بپرسید چه چیزی باعث شد به این تغییر فکر کنید؟ آیا به این دلیل است که شما در مورد چیز جدیدی هیجان زده هستید؟ شاید شما به دنبال چالش های بیشتر، تعادل بهتر بین کار و زندگی یا فقط یک شروع تازه هستید. یا بیشتر به این دلیل که به دلیل تغییرات در شغل فعلی یا دلایل بیرونی دیگر احساس می کنید مجبور به یافتن شغل جدید هستید.
این مهم است که واقعاً درک کنید که چرا نظر خود را تغییر دادید. آیا این تغییر با شغلی که در نظر دارید همخوانی دارد؟ آیا به شما فرصت یادگیری و رشد می دهد؟ و آیا به طور کلی با آنچه از زندگی حرفه ای خود می خواهید مطابقت دارد؟ کمی وقت بگذارید تا فکر کنید و ببینید که چگونه این نقش جدید در تصویر بزرگتر شما قرار می گیرد. آیا با اهداف آینده شما همسو است؟ آیا این به نظر گامی در مسیر درست برای چیزی است که در حرفه خود می خواهید؟ با درک اینکه چرا این تغییر را در نظر می گیرید، خود را آماده می کنید تا انتخاب های هوشمندانه ای داشته باشید که با مسیر دلخواه شما همسو باشد.
تحقیق خود را در مورد شغل جدید انجام دهید: با فرهنگ سازمانی و مدیران آشنا شوید
تنها راه برای تصمیم گیری درست، جمع آوری اطلاعات تا حد امکان در مورد هر چیز ناشناخته ای است. در وب سایت هایی مانند Glassdoor، LinkedIn، Google و شبکه های اجتماعی، اطلاعات مربوط به شرکتی را که به شما پیشنهاد کار داده است، جستجو کنید. بسته به شرکت، من به شما پیشنهاد میکنم چند ساعتی را صرف تحقیق کنید و سعی کنید در چند زمینه مانند فرهنگ سازمانی و روشهای کاری آنها عمیقتر شوید. یافتن این همه اطلاعات به صورت آنلاین ممکن است دشوار باشد، اما یک چیز وجود دارد که هزینه ای جز زمان برای شما ندارد: صحبت با کارمندان سابق این شرکت. فردی را در لینکدین پیدا کنید و برای یک چت سریع با او ارتباط برقرار کنید. معمولاً پس از صحبت با 3 تا 4 نفر، درک خوبی از نحوه عملکرد همه چیز در آنجا خواهید داشت و هر چیزی که آنلاین پیدا کنید برای شما منطقی تر خواهد بود.
من همچنین از طرفداران افرادی هستم که می خواهند درباره برند و محصولات یک شرکت بیشتر بدانند. اگر این شرکت محصول یا خدماتی را به عموم مردم می فروشد، احتمالاً می توانید با خواندن نظرات مشتریان به صورت آنلاین بیشتر در مورد آنها بیاموزید. نحوه پاسخگویی آنها و بازخورد کلی مشتریان چیزهای زیادی در مورد این شرکت به شما می گوید. تحقیق درباره مدیرتان ممکن است دشوارتر باشد، اما ممکن است: به لینکدین برگردید و افرادی را پیدا کنید که قبلاً زیر نظر او کار کردهاند، احتمالاً راهنماییهایی درباره نحوه کار با او به شما میدهند.
فرهنگ سازمانی و فرصت های رشد را در نظر بگیرید
در چه محیطی بهترین عملکرد را دارید؟ در اینجا چند سوال وجود دارد که می توانید از خود بپرسید تا متوجه شوید:
- آیا در پروژه های مشترک بهتر کار می کنید یا در رقابت دوستانه؟
- آیا انعطافپذیری برای شما اولویت بالایی دارد، یا به یک ساختار زمان کار، دفتر فیزیکی و سایر فرآیندها و دستورالعملها نیاز دارید تا روی آن تمرکز کنید؟
- آیا ترجیح میدهید برای شرکتی کار کنید که بر آزمایش رویکردهای جدید و تفکر خلاق تأکید دارد یا شرکتی که ترجیح میدهد از شیوههای ثابت پیروی کند و بر حفظ نتایج درخشان تأکید کند؟
- آیا شما در یک فرهنگ غیررسمی کار می کنید که در آن کارکنان می توانند به راحتی با نام و با حداقل سلسله مراتب ارتباط برقرار کنند، یا در محیطی که ارتباطات ساختار یافته است، سلسله مراتب مشهود است و کارمندان با عنوان و نام خانوادگی یکدیگر را خطاب می کنند؟
زمانی که محیطی را که در آن بهترین عملکرد را دارید محدود کردید، قدم بعدی شما این است که به فرصتهای رشد نگاه کنید. صرف نظر از ترجیحات کاری شما، می خواهید بدانید که تمام تلاش شما برای یک شغل بهتر در آینده است. در اینجا چند سوال وجود دارد که می توانید از مدیر استخدام بپرسید یا آنلاین جستجو کنید:
- آیا این شرکت برنامه های آموزشی، توسعه مهارت ها و توسعه شغلی را ارائه می دهد؟
- آیا فرصت هایی برای قبول مسئولیت های جدید و یادگیری از همکاران با تجربه وجود دارد؟
- چگونه شرکت دستاوردهای درون سازمان را جشن می گیرد؟
مخصوصاً در اینجا، من واقعاً توصیه می کنم سؤالات زیادی در مورد فرصت های رشد بالقوه بپرسید: آیا می توانید شغلی برای این نقش ببینید؟ اگر چنین چیزی وجود ندارد، کافی است کمی بیشتر در مورد نحوه عملکرد تبلیغات در شرکت و تعداد دفعات وقوع آن بپرسید. باز هم، در بسیاری از این موقعیتها، تنها با نگاه کردن به نحوه برخورد تیم با این سؤالات، میتوانید پاسخ خوبی دریافت کنید. شرکت هایی که عادت به پاسخ دادن به این سؤالات دارند معمولاً خیلی آسان هستند، در عوض شرکت هایی که فقط در حال فریب دادن هستند پاسخ های پیچیده ای می دهند که واقعاً به سؤال شما پاسخ نمی دهد و به راحتی می توان فهمید که با چه چیزی روبرو هستید.
مدیر شما 90 درصد موفقیت شماست
هر جا که می روید، مدیر بزرگ فراتر می رود. آنها به عنوان راهنما عمل می کنند، شما را از طریق چالش ها راهنمایی می کنند، ایده هایی را ارائه می دهند و به رشد حرفه ای شما کمک می کنند. در حالت ایده آل، می خواهید حداقل یک جلسه کوتاه با مدیری که در موقعیت جدید برای او کار خواهید کرد، داشته باشید. اگر نه، شاید بتوانید آنها را به صورت آنلاین جستجو کنید تا ببینید آنها چه نوع فردی هستند. با استفاده از آنچه می دانید، سعی کنید آنها را با مدیر فعلی خود مقایسه کنید. اگر فکر می کنید با مدیر جدید عملکرد بهتری خواهید داشت، این می تواند عامل بزرگی در پذیرش پیشنهاد جدید باشد. اما اگر از دست آنها گیج شده اید یا فکر می کنید ممکن است تحت رهبری آنها دچار مشکل شوید. بنابراین احساس درونی خود را با گزینههای دیگری که این پیشنهاد ارائه میدهد بسنجید.
در اینجا فقط چند مورد وجود دارد که باید بتوانید در مورد آنها به مدیر خود اعتماد کنید:
- بازخورد و رشد: بازخورد سازنده برای بهبود ضروری است. یک مدیر واجد شرایط به طور منظم بازخورد ارائه می کند و نقاط قوت و ضعف شما را برجسته می کند. این حلقه بازخورد یادگیری و بهبود مستمر را تشویق می کند.
- حفاظت (دفاع ): یک مدیر حامی به رشد شما در سازمان اهمیت می دهد. آنها میتوانند شما را برای ارتقاء، پروژهها و فرصتهایی که با آرزوهای شغلی شما همسو هستند به دیگران معرفی کنند.
- تخصیص منابع (تخصیص منابع): مدیران منابعی مانند زمان، پروژه ها و آموزش را به کارکنان اختصاص می دهند. مدیری که نقاط قوت و جاه طلبی های شما را درک می کند، می تواند اطمینان حاصل کند که وظایفی به شما داده می شود که به شما در دستیابی به آنها و رشد شما کمک می کند.
- حل اختلاف (حل تعارض): در هر محیط کاری ممکن است تفاوت هایی رخ دهد. یک مدیر با تجربه می داند که چگونه این تفاوت ها را مدیریت کند و یک محیط کاری هماهنگ ایجاد کند تا بتوانید بدون حواس پرتی غیر ضروری روی کار خود تمرکز کنید. شما باید بتوانید در مورد ابهامات شغلی، درگیری با همکاران و شاید حتی مسائل شخصی که بر توانایی شما در کار تأثیر می گذارد، به سراغ مدیر خود بروید. این طبیعی است که در یک مقطع زمانی درگیری در محل کار را تجربه کنید، اما اگر احساس می کنید که درگیری با مدیرتان است، ممکن است یک پیشنهاد شغلی جدید بهترین گزینه برای شما نباشد.
حسابداری عوامل اقتصادی
هنگامی که با انتخاب بین شغل فعلی و پیشنهاد جدید روبرو می شوید، ملاحظات اقتصادی می توانند نقش مهمی ایفا کنند. “اقتصاد” در این زمینه به جنبه های مالی تصمیم شغلی شما اشاره دارد. این شامل ارزیابی نه تنها حقوق، بلکه کل بسته ارائه شده، از جمله مزایا، غرامت و پتانسیل رشد است. به خاطر داشته باشید که ممکن است به پیشنهادی برخورد کنید که برای شما جذاب باشد اما حقوق کمتر از شغل فعلی شما باشد و قبلاً در مورد پذیرش شغلی با حقوق کمتر صحبت کرده ایم.
مسیر یادگیری را بررسی کنید
گاهی اوقات انتخاب حقوق کمی کمتر در یک موقعیت جدید می تواند مفید باشد، به خصوص اگر درها را به سمت صنعت جدیدی باز کند یا تجربه یادگیری ارزشمندی را فراهم کند، مانند زمانی که می خواهید شغل خود را به فناوری اطلاعات تغییر دهید. اگر موقعیت جدید فرصت هایی را برای کسب مهارت های جدید، گسترش شبکه و آماده شدن برای رشد آینده به شما ارائه می دهد، حتی اگر حقوق اولیه کمتر باشد، ممکن است ارزش بررسی را داشته باشد.
محاسبه هزینه ها و گزینه ها
بحث های اقتصادی فقط اعداد نیست. بلکه در مورد درک مبادله است. هزینه فرصت ماندن در شغل فعلی خود را در مقابل پذیرش یک پیشنهاد جدید در نظر بگیرید. چه چیزی را با ماندن در موقعیت از دست می دهید؟ این می تواند فرصتی برای کار بر روی پروژه های هیجان انگیز، کسب تجربه در یک صنعت متفاوت یا یادگیری از مربیان جدید باشد.
با توجه به پتانسیل رشد
فراتر از حقوق فعلی نگاه کنید و در هر سناریویی پتانسیل رشد را در نظر بگیرید. شغل جدید ممکن است حقوق اولیه کمتری را ارائه دهد، اما زمانی که ارزش خود را ثابت کنید، نوید ارتقای سریعتر و افزایش حقوق را می دهد. در نظر بگیرید که آیا نقش جدید می تواند به شما در دستیابی به اهداف و آرزوهای مالی بلندمدتتان کمک کند یا خیر.
انعطاف پذیری مالی
انعطاف پذیری فقط در مورد حقوق نیست. این همچنین در مورد درک نیازها و اولویت های مالی شما است. اگر نقش جدید مزایایی مانند تعادل بهتر بین کار و زندگی، فرصت های دورکاری یا فرصت های پیشرفت حرفه ای را ارائه می دهد، این عوامل می توانند به رفاه کلی و رضایت شغلی شما کمک کنند، حتی با حقوق کمی کمتر.
شما نمی توانید از همان ابتدا همه چیز را کنترل کنید
حتی با داشتن بهترین مهارتهای تحقیقاتی، هنوز بخشهایی از پیشنهاد شغلی وجود خواهد داشت که نمیتوانید آنها را درک یا کنترل کنید. به عنوان مثال، برای درک پویایی کاری هم تیمی های خود، باید با آنها ملاقات کنید و برای درک اینکه سازمان چگونه به چالش های بیرونی پاسخ می دهد، باید خود را در سازمان غرق کنید. حتی انطباق خودتان با مسئولیت های این نقش نیز می تواند غیرقابل پیش بینی باشد.
داشتن ذهنیت رشد به معنای دیدن چالش ها و تغییرات به عنوان فرصت هایی برای یادگیری و بهبود است. به جای ترس از ناشناخته، آن را با کنجکاوی در آغوش بگیرید. هر تجربه جدید، چه مثبت و چه چالش برانگیز، به رشد شخصی و حرفه ای شما کمک می کند. این همچنین می تواند فرصتی برای ایجاد انعطاف پذیری باشد.
بدیهی است که اگر هنوز توانایی ریسک کردن را ندارید، باید با ماندن در جایی که هستید، رسیدن به آن نقطه را در اولویت قرار دهید. اما اگر هیچ چیز دیگری شما را از این ماجراجویی جدید هیجان انگیز باز نمی دارد، پس این عدم اطمینان می تواند فرصتی عالی برای حرفه شما باشد.
تصمیم گرفتن
من می دانم که حتی پس از این همه، هنوز تصمیم گیری نهایی دشوار خواهد بود. واقعیت این است که پس از آن باید اطلاعات کافی داشته باشید تا حداقل از روحیه خود پیروی کنید و به یک نقش جدید ارتقا پیدا کنید یا در شرکت فعلی خود بمانید.
اگر اجازه دهید، توصیه من این است که هم شرکت فعلی و هم شرکت جدید را تسهیل کنید: افرادی هستند که تصمیمی را به تاخیر می اندازند، می روند و سپس هفته ها را صرف تجدید نظر در تصمیم خود می کنند یا حتی بدتر از آن، پیشنهاد جدیدی ارائه می دهند. امضا می کنند تا بعدا نظرشان عوض شود. در طول سال ها متوجه شده ام که بسیاری از آنها روند خوبی را طی نکرده اند، اما انجام آن “با شرکت خود” همیشه ایده بدی است. اگر انصراف دادید باید نهایی باشد و اگر پیشنهاد جدیدی را امضا کردید همینطور.
[ad_2]