خدمتی که دولت چهاردهم می تواند به بازار نشر کند
[ad_1]
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیمصادرات کتاب از ایران همیشه آرزوی ناشران بوده است. اگرچه در دهه های اخیر آثار موفق زیادی منتشر شده و به همین دلیل بازار نشر ایران پر شده است، اما این آثار فرصت انتشار به بازارهای جهانی را پیدا نکرده اند. علیرغم اینکه سازمان ها و نهادهای مختلف فرهنگی فعالیت خود را در این حوزه به طور کامل یا جزئی تعریف کرده و احتمالاً بودجه ای نیز برای آن در نظر گرفته اند. اینکه چرا بازار نشر ایران چندان موفق نبوده و همیشه فرصت بسیار خوبی برای ارائه آثار خارجی بوده است، دلایل مختلفی را می توان بیان کرد.
ترجمه آثار ایرانی یکی از دغدغه های رهبر معظم انقلاب است که طی دو دهه گذشته بارها در بیانات ایشان تکرار شده است. ایجاد نهضت ترجمه در حوزه ادبیات دفاع مقدس و اخیراً ایجاد نهضت ترجمه در حوزه شعر از جمله مصادیق این دغدغه است که در دیدار با اهالی فرهنگ مطرح شد.
جدای از تاثیر فرهنگی ترجمه آثار ایرانی، می توان آن را راه حلی برای رفع برخی از مشکلات اقتصادی بازار نشر ایران دانست. در شرایطی که صنعت نشر ایران در سالهای اخیر با مشکلات خرد و کلان زیادی دست و پنجه نرم میکند، عرضه آثار ناشران مختلف میتواند این امید را در بازار نشر ایران ایجاد کند که بتوانند این مسیر را راهی جدید برای حل مشکلات اقتصادی ببینند. مشکلات
در میان آثار ترجمه شده در سال های اخیر، کمتر نماینده شعر ایران را می توان یافت. شعر که میراث ایرانیان است دری یتیم است که به سختی در بازار ترجمه یافت می شود. به همین دلیل است که مخاطب به زبان های دیگر شعر ایرانی قرن هشتم و حافظ و هیام و مولوی را نمی شناسد. کامران شرفشاهی، شاعر و فعال فرهنگی، دلیل این کم کاری را تنبلی سازمان هایی می داند که با فرهنگ سروکار ندارند اما برای فرهنگ سازی بودجه دریافت می کنند. گفت وگوی تسنیم با وی را در ادامه می خوانید:
*تسنیم: آقای شرفشاهی ترجمه آثار ایرانی به زبان های دیگر همواره یکی از دغدغه ها و درخواست های رهبر معظم انقلاب بوده است. این دغدغه برای آخرین بار در دیدار شاعران با وی در سال جدید که خواستار ایجاد نهضت ترجمه در این حوزه شد، دوباره مطرح شد. ترجمه آثار ایرانی را به خصوص در دوره مدرن چگونه ارزیابی می کنید؟
ترجمه پلی است که می تواند نقش بسیار مثبتی بین فرهنگ ها ایفا کند. شعر ایران به لحاظ تاریخ بسیار غنی و پربار و ظهور شاعرانی که همیشه حرف های بزرگی برای گفتن داشتند می تواند نماینده شایسته ای برای فرهنگ کشور و عرضه آن به جهانیان باشد. در گذشته ترجمه آثار شاعران بلندپایه ادبیات فارسی مانند خیام، حافظ، مولانا، عطار و دیگران با استقبال بسیار مثبت جهانیان مواجه شده است. این واکنش در جاهایی حتی بر برگزیدگان و نخبگان جوامع غربی و دیگر کشورها نیز تأثیر زیادی داشت و زبان به تمجید و تحسین اندیشه و فرهنگ ایرانی گشودند.
این بار می تواند ادامه یابد؛ البته در گذشته این ترجمه ها بیشتر توسط مترجمان خارجی انجام می شد. ناگفته نماند که در کشور ما در زمینه ترجمه آثار شاعران معاصر و ادبیات فارسی کم کاری غیرقابل توجیه وجود دارد، به ویژه در چند دهه اخیر از فرصت هایی که ممکن است در این زمینه وجود داشته باشد، به خوبی استفاده نشده است. ما همچنان با این مشکل مواجه هستیم.
*تسنیم: دلیل اصلی از دست رفتن این فرصت ها را در چه می دانید؟
ضعف مدیریت فرهنگی اغلب ریشه همه مشکلات و معضلاتی است که در حوزه فرهنگ و ادب با آن مواجه هستیم. یادم می آید زمانی که در دنیای فرهنگی بودم رایزن فرهنگی سفارت فرانسه و برخی از سفارتخانه های غربی مرتباً آثار فرهنگی و هنری خود را ارائه می کردند و سعی می کردند چهره فرهنگی برجسته کشورشان را به نمایش بگذارند. اما متأسفانه کارمندان ما به ندرت با چنین فرصت طلبی مواجه می شوند.
در تمام این سازمان ها و مؤسساتی که با بودجه های کلان اداره می شوند، ندیده ایم که برخی از آنها به صورت فعال در زمینه ترجمه و ارائه آثار شاعران ایرانی که بیانگر فرهنگ والای ایران زمین است، به جهانیان بپردازند.
در سال های اخیر اکثر کسانی که به عنوان دانشجو به ایران رفته اند، آثار شاعران و نویسندگان ما را به زبان های دیگر ترجمه کرده اند. اخبار در هر گوشه منتشر می شود; البته این جریان ربطی به مدیریت فرهنگی ما ندارد و مدیریت فرهنگی ما در این زمینه نظاره گر و منفعل است.
به نظر می رسد باید سازمانی در این زمینه ایجاد شود و یا برخی از سازمان های دست اندرکار این موضوع را اختصاص دهند تا شاهد نتایج غرور آفرین و مثبت در این زمینه باشیم.
*تسنیم: به نظر می رسد یکی از دلایل عدم صادرات کتاب ایرانی، انبوه تشکل های متولی باشد. مثلا ارشاد با طرح گرنت، حوزه هنری با معاونت ترجمه، سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، رایزنی فرهنگی و… همه تلاش می کنند در حوزه ترجمه فعالیت کنند. به نظر می رسد اگر در یک سازمان متمرکز شود و انتظارات نسبت به آن سازمان باشد، شاید به نتایج بهتری منجر شود. این نیست
درست است، ما با یک سری سازمان های تنبل و تنبل مواجه هستیم که با وجود جذب سرمایه های زیاد و هزینه هایی که انجام می دهند، تاکنون به نتایج قابل توجهی دست نیافته اند. متأسفانه این سازمان ها در این زمینه مسئولیتی ندارند.
چنین فرصت طلبی آرام آرام نتایج خود را می دهد و قطعاً به ضرر کشور خواهد بود. به ویژه در شرایطی که برخی رسانه ها در کشورهای مختلف شبانه روز تلاش می کنند تا تصویری منفی و نامناسب از کشورمان ارائه کنند و با این اخبار افکار عمومی جهان را تحت تاثیر قرار دهند. در این شرایط شعر ایران می تواند سفیر خوبی برای کشور باشد. شعری که بزرگان جهان در برابر آن تعظیم کردند.
من آن را با ترجمه اشعار شاعران کشورهای دیگر مقایسه می کنم و می بینم که بسیاری از این آثار حرفی برای گفتن ندارند. وقتی برخی از این آثار را مطالعه میکند، میبیند که جوهره شعری بسیار ضعیفی دارند، اما با سرمایهگذاری که انجام میدهند، به اشکال مختلف در بازار ادبی و فرهنگی ایران منتشر میشوند.
شکی نیست که در این سوی مرز چنین تلاشی وجود ندارد و ما اغلب با وضعیت انزوای فرهنگی مواجه هستیم. البته کشورهایی که زبان فارسی در آنها رایج است مانند افغانستان، تاجیکستان، تا حدودی پاکستان و شبه قاره به دنبال آثار ایرانی هستند. اما در کشورهای دیگر که تفاوت زبانی فاحشی با ما دارند، جای خالی این آثار احساس می شود و جایی برای ترجمه آثار ایرانی در اسرع وقت وجود دارد.
اگر قرار است تشکلی در این زمینه شکل بگیرد و این اهمیت را به خود بگیرد، امیدوارم مانند دیگر بخش های ادبی جامعه ما گره نخورد. گاهی بودجه ای را برای ترجمه و چاپ مثلاً گزیده ای از شعر معاصر ایران تصویب می کردند، اما وقتی به این کتاب ها نگاه می کنیم متوجه می شویم که تعداد محدودی از شعرها تحت تأثیر یک نگرش و گروه خاصی انتخاب شده اند. ، و کار جامع نبود. امیدوارم اگر صادرات کتاب از ایران شکل بگیرد، پسندیده ها و بیزاری های شخصی و دیدگاه های متضاد وارد این موضوع نشود.
*تسنیم: آقای شرفشاهی متأسفانه شناخت مردم از شعر ایران در سایر زبان ها بسیار محدود است و می توان گفت در سطح ادبیات کلاسیک است و کمتر شاعری مانند فرورو در بین معاصران شناخته شده است. چرا شعر دوران انقلاب در بازار جهانی قابل فروش نیست؟
تا آنجا که من می دانم در بسیاری از کشورهای جهان که کرسی زبان فارسی دارند میزان آشنایی و ارتباط آنها با ادبیات فارسی تا قرن هشتم می باشد. یعنی غیر از حافظ کسی را نمی شناسند. این نشان دهنده کاستی بزرگ زبان فارسی است که با وجود امکانات و مترجمان چیره دستی که توانایی انجام این کار را دارند ترجمه و معرفی نشده است.
در چند دهه اخیر با وجود فرصت ها و امکانات فراوان، متاسفانه مدیریت فرهنگی ما به چنین صلاحیتی نرسیده است و با وجود اینکه افراد تحصیل کرده کشور بارها نسبت به این مشکلات هشدار داده و نوشته اند، اما متاسفانه اراده ای برای این کار وجود ندارد. آی تی. . هیچ دلیلی برای این وجود ندارد، جز اینکه کارهای بزرگ به انسان های کوچک متعهد می شود. افرادی که شایستگی احراز برخی پست ها را نداشتند و فرصت های زیادی را از بین بردند.
تا آنجا که به شعر دوران انقلاب مربوط می شود، قطعاً شعری پرمخاطب بود، شعری است زنده برای مردم امروز و فردا. این شعری است که می تواند نکات بسیاری را درباره ایران و جامعه ایران بیان کند، اما متأسفانه شعر و ادبیات زمانه ما اسیر جریان ها و سازمان هایی است که شایسته انعکاس این ادبیات نیستند. در غیر این صورت، ادبیات مدرن از قبل باید در جهان بهتر شناخته شود.
به یاد دارم پس از فروپاشی شوروی و سفر جمعی از شاعران تاجیکستان مانند بازار صابر، لائک شیرعلی، صفیه گل رخسار، مومین زوانت و دیگران، به دنبال کتاب و دیدار با شاعران زمان ما بودند. در ایران. برای من این همه علاقه و استقبال از شعر امروز ایران شگفت انگیز بود. آنچه باعث این علاقه و علاقه شده است، تأثیر شاعران عصر ماست. در واقع شکی نیست که از نظر ترجمه، مردم سایر نقاط جهان فرصتی برای ارتباط با شاعران زمان ما نداشته اند.
*تسنیم: به نظر شما شعر انقلابی از چه نظر می تواند برای مخاطب امروز جهانی جذاب باشد؟
شعر رسانه ای است که می تواند افکار و احساسات مردم را بیان کند. مردم در بسیاری از زمینه ها اشتراکات زیادی با یکدیگر دارند. نگاه ایران به مشکلات زندگی همواره نگاهی عمیق، لطیف و خاص بوده است که هر بار مخابره شده است. من مطمئن هستم که این جاذبه ها هنوز هم در شعر و دوران مدرن ما وجود دارد. وانگهی تکیه گاه شعر امروز ایران شاعران بزرگی هستند که همواره مورد ستایش جهانیان بوده اند.
انتهای پیام/
[ad_2]